مه آسا

ساخت وبلاگ
جلسه ی ماینرها بودیم اداره برق شروع کرد به گزارش دادن با پاورپوینتی که آماده کرده بود ...به قسمتی رسید که نحوه مخفی کردن ماینرها رو توضیح بده ...برداشت گفت تونل زیر زمین کندن ۶ متر .یه چیزی شبیه تونلهای غزه گفتم الان رییس جلسه میشورتش ولی فکر کنم خودخوری کرد ...خا مسلمون ...تو جلسه امنیتی ..تو ایران ...اومدی تونل قاچاقچی ها رو با تونل غزه همتراز میکنی ..به زور خنده ام رو تو جلسه نگه داشتم .. مه آسا...
ما را در سایت مه آسا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : brghd29 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 28 دی 1402 ساعت: 12:36

دیروز از سر کار که برگشتم خسته بودم و کمی مریض احوال ...همسر گرامی زحمت کشیدن و سوپ رو گرم کردن و چای رو هم آماده کرد ...سوپ و چاییم رو که خوردم کنار شومینه یه لحظه دداز کشیدم ..گرم شدن همانا و به خواب رفتن همانا ...یکی دو ساعت بعد با درد بیدار شدم ....با خوردن یه قرص کمی بهتر شدم و شروع کردیم به تکالیف آقا پسر ...بماند که اصلا یه جا بند نمیشه که ..بزور باید بنشونمش سر درس و کتاب ‌..ساعتای هفت و نیم بود که رفتیم خونه برادر ...فکر میکردیم مسابقه فوتبال جام آسیاست ولی همسر اطلاعات غلط داده بود ...اجبارا مسابقه والیبال باشگاهی ایتالیا رو نگاه کردیم و تخمه شکوندیم ....جو خونه برادر کمی سنگین بود ..حس کردم برادر و همسرشون کمی با هم سرسنگین هستن ...به زنداداش گفتم اگه اذیتت کرده بگو الان بزنمش ...خندید و گفت نه چیزی نیست ...دیدیم اینجوری خوش نمیگذره ..برگشتیم خونه ...پسر که تو ماشین خواب رفت ..ما هم نشستیم دو تا فیلم دیدبم و بعدش. لالا ...این بود انشای من با موضوع چگونه سه شنبه خود را گذراندید مه آسا...
ما را در سایت مه آسا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : brghd29 بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 16:15

سه ماه مونده به عید ..اینقدر زمان زود میگذره که اصلا نمیفهمی چند سال رد شده ...بچه ها به سرعت رشد میکنن و وقتی کنارشون وامیستی میبینی هم قدت شدن و تو هنوز فکر میکنی کوچولو هستن هیچوقت فکر نمیکردم که ممکنه پیری روی صورتم مشخص بشه تا اینکه یه روز یه بنده خدایی تو خیابون به من گفت حاج خانوم ...باورتون میشه خشکم زد ...شاید تکه کلامش بوده شاید بر حسب عادت این کلمه رو گفته ..با اینکه همیشه به من میگن ۱۰ سال جوونتر از سن خودت میزنی ولی اون لحظه واقعا غافلگیر شدم ....از اون روز به بعد بیشتر تو آینه به خودم نگاه میکنم ...بیشتر کرم مرطوب کننده و ضد افتاب استفاده میکنم ...پیگیر جوانسازی پوست شدم و غیره ....همکارم با اینکه ۱۰ سال از من جوونتره کلی عمل زیبایی انجام داده که مبادا یه چین روی صورتش بیفته ...اونوقت من تا یه سال پیش درست حسابی کرم هم نمیزدم ....بماند ...خلاصه اینکه روی سرازیری عمر افتادیم و به سرعت داریم به قبرمون نزدیک میشیم ...امید به زندگیم بالاست و آدم از یه ساعت دیگه اش هم بی خبره ولی اصلا این قضیه رو دوست ندارم ...هنوز تو حس و حال ۲۰ سالگیم هستم ..دوست ندارم ظاهرم با درونم خیلی فاصله داشته باشه مه آسا...
ما را در سایت مه آسا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : brghd29 بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 7:02

واقعا عذر میخوام از خواننده های وبلاگم

بخدا من آدم بی ادبی نیستم ولی باید اینو یه جایی ثبت میکردم...تو دلم بدجور مونده

......ریدم تو اینترنت همراه اول .......

مه آسا...
ما را در سایت مه آسا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : brghd29 بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 7:02